براساس گزارشها و مقالات چاپ شده، یکی از عوامل کاهنده انگیزه در محیط کار، مدت زمان نشستن است که موجب خستهشدن افراد و پایین آمدن کارایی میشود؛ در نتیجه کاهش زمان نشستن موجب انگیزه فرد شده و همچنین کاراییاش را افزایش داده که برای سلامتی نیز مفید است.
یکی از بررسیهایی که در دانشگاه اصفهان در ایران انجام شده به شرح زیر است:
مقدمه: فراهمکردن شرایط مناسب کاری برای تحقق اهداف مشترک فردی و سازمانی همواره از جمله وظایف مهم مدیران میباشد. شکی نیست که افزایش انگیزهی کاری مدیران به منظور ارتقای کمیت و کیفیت بازده سازمان نیازمند توجه فراوان است. تحقیق حاضر به بررسی نظر مدیران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در خصوص تاثیر حذف عوامل مادی و غیرمادی کاهنده انگیزه بر عملکرد ایشان میپردازد.
روش بررسی: تحقیق حاضر با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفتهاست. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق به وسیله پرسشنامه جمعآوری شدهاست. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران میانی و عملیاتی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان میباشد. روش نمونهگیری به صورت تصادفی ساده بوده و حجم نمونه بر اساس یک مطالعه مقدماتی برابر 78 عدد تعیین شد.
یافتهها: نتایج این تحقیق حاکی از این است که حذف عوامل مادی کاهنده انگیزه بر عملکرد مدیران تاثیر کمتر از متوسط داشته اما حذف عوامل غیرمادی کاهنده انگیزه موجب بهبود عملکرد مدیران در سطح بالاتر از متوسط میشود.
نتیجهگیری: از آنجا که عوامل موثر بر انگیزه شغلی متاثر از ارزشهای فردی میباشد؛ در تعمیم نتایج به جوامع آماری دیگر لازم است جوانب احتیاط رعایت گردد.
از عوامل دیگر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- مولفه مالی، عدم افزایش حقوق باتوجه به تورمهای موجود در جوامع
۲- منفی نگری در تیم
۳- اهداف ناواضح
۴- وجود جلسات طولانی و ناکارامد
۵- قدردانی نکردن از کارمندان
روش های انگیزش کارکنان
به علت حضور بسیار شرکتهای فعال در محیط کسبوکار جهانی، امروزه روشهای مختلفی برای انگیزش کارکنان وجود دارد. با این حال، برخی از استراتژیها در همه سازمانهایی که تلاش می کنند انگیزه کارکنان را تقویت کنند، شایع است. بهترین تلاشها در جهت انگیزه دادن کارکنان بر کارایی آنها تمرکز میکند. ممکن است کارکنانی که در دو واحد مشابه در سازمان هستند، انگیزههای مختلفی داشتهباشند. امروزه بسیاری از سازمانها انعطافپذیری در طراحی شغل، سیستم پاداش را باعث افزایش طول عمر کارکنان شرکت، بهبود بهرهوری و روحیه بهتر میدانند.
توانمندسازی کارکنان
محولکردن مسئولیت بیشتر و قدرت تصمیمگیری کارکنان، آنها را برای انجام بهتر وظایف آماده میکند. در نتیجه، احساس ناامیدی ناشی از پذیرفتن مسئولیت در مورد چیزی که منابع لازم برای انجام آن را ندارند، کاهش مییابد. انرژی از حفظ خود به بهبود وظیفه منحرف میشود.
خلاقیت و نوآوری
در بسیاری از شرکتها، کارکنان ایدههای خلاقانه خود را به مدیریت نمیگویند؛ چراکه تردید دارند که نادیده و یا مسخره شوند. تأییدیه مدیران شرکت و حمایت از کارکنان در برخی از محیطهای کاری فرصت استفاده از ایدهها را برای بهبود شرکت فراهم میکنند. ایجاد انگیزه در کارکنان و داشتن نیروی کار انعطاف پذیرتر، استفاده عاقلانهتر از تجربه کارکنان، افزایش تبادل ایدهها و اطلاعات در میان کارمندان و ادارات، سازمان را قدرتمندتر میسازد. این روند باعث ایجاد فضای باز جهت تغییرات ارزشمندی میشود که به توانایی شرکت در پاسخ سریع به تغییرات بازار و حفظ مقام اول در حرکت بازار کمک کند.
آموزش منابع انسانی
هرچه کارکنان ابزار و فرصتهای بیشتری برای انجام کار به دست آورند، کارشان را بیشتر به چالش میکشند. شرکتها میتوانند کارکنان را وادار کنند تا با ارتقاء مهارتهایشان به طور مستمر، به کار خود ادامه دهند. برنامههای آموزشی و صدور مدرک برای کارکنان یک روش فزاینده موثر برای رشد دانش و انگیزه کارکنان میباشد. اغلب این برنامهها نگرش کارکنان نسبت به مشتری و شرکت را بهبود میبخشد؛ حتی اگر این آموزش درباره تقویت اعتماد به نفس باشد. تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر انگیزه کارکنان نشان میدهد که یادگیری به طور مستقیم بر مشارکت در کار و یا شغل آنها تاثیر میگذارد. به عبارت دیگر، اگر دانش بهدستآمده بتواند به کار انجام شده منجر شود، بهدست آوردن آن دانش یک رویداد ارزشمند برای کارمند و کارفرما خواهد بود.
کیفیت زندگی
تعداد ساعات کاری که کارگران آمریکایی هر هفته کار میکنند، در حال افزایش است و در بسیاری از خانوادهها دو بزرگسال کار میکنند که این روند روزانه افزایش مییابد. در این شرایط، بسیاری از کارگران از پاسخگویی به خواستههای زندگی خود خارج از محل کار عقب ماندهاند. اغلب استرسهای ناشی از کار، کارایی و رفاه کارکنان را کاهش میدهد. شرکتهایی که برای کار کارکنان انعطاف پذیری ایجاد کردهاند، انگیزه کارکنان را ارتقا داده که باعث افزایش بهرهوری آنها شدهاست. برای مثال، برنامههایی که از لحاظ زمان منعطف هستند، بسیار موفق بودهاند.
انگیزه مالی
برای همهی انگیزههای جایگزین موجود، پول هنوز هم در جایگاه اصلی در ترکیب انگیزهها قرار دارد. به اشتراکگذاری سود شرکت انگیزهای برای کارکنان در تولید یک محصول با کیفیت، ارائه خدمات با کیفیت و یا بهبود کیفیت یک فرآیند درون شرکت است؛ چراکه کارمند به طور مستقیم از مزایای شرکت سود میبرد. پاداشهای پولی به کارمندان برای ایجاد صرفهجویی در هزینه یا ایدههای بهبود روند، به افزایش بهرهوری و کاهش غیبت میپردازند. پول زمانی موثر است که به طور مستقیم با ایده و یا دستاوردهای کارمند بستگی داشتهباشد. با این وجود، اگر همراه با انگیزههای غیرمولد دیگر نباشد، اثرات انگیزشی آن کوتاهمدت است. علاوهبراین، اثر انگیزههای پولی در صورت عدم اتخاذ آن به همه اعضای سازمان، میتواند منفی باشد.
انگیزههای دیگر
مطالعات نشان دادهاست که موثرترین روش انگیزهدادن به کارکنان مسائل غیرمادی است. سیستمهای پولی انگیزههای کافی ایجاد نمیکنند. بخشی از این موارد که اغلب از نتایج فراتر رفته و روحیه تیم را تقویت میکند، شامل شناختن، مسئولیت و پیشرفت است. مدیرانی که محیطهای مشارکتی را تشویق میکنند و با کارکنان با عدالت و احترام رفتار میکنند، به کارکنان خود به شدت انگیزه میدهند. مدیران یک شرکت 30 روش برای ارتقا انگیزه کارکنان که برای اجرای آنها هزینه کم و یا هیچ هزینهای در برنداشته، در نظر گرفتند. موثرترین روشها شامل لوح تقدیر و تشکر، ارتقاء شخصیت و احترام به کارکنان به دست آمد. در بلند مدت، این موارد بسیار موثرتر و مقرون به صرفهتر از صرف جوایز پولی است. در نهایت، برنامهای که سیستم پاداشهای پولی را در بر میگیرد و نیازهای ذاتی و خودآموزی را برآورده میکند، ممکن است انگیزه کارکنان را قوی سازد.