به عنوان یک کارآفرین بایستی طرز تفکرتان همیشه بر مبنای رشد سریع باشد.
چه چیزی یک کارآفرین میسازد؟ چه چیزی یک ایده را بسیار موفق میکند، در حالیکه ایده دیگر شکست خورده و تنها برای صاحبانش علامت سوال به وجود میآورد؟
به عنوان یک مدیر عامل و بنیانگذار یکی از شرکت های جهانی موفق در حوزه سایتهای جستجو برای مسافرت، خیلیها از من میپرسند راز کارآفرین موفق شدن چیست. چجوری شما توانستید موفق شوید، در حالی که خیلی از افراد دیگر نتوانستند؟ مطمئناً این سایت اولین ایده کسب و کار من نبود، اما تنها ایدهای بود که با جان و دل برای آن زحمت کشیدم. از همان روز اول که من و شریکم ایده خود را بر روی کاغذ نوشتیم تا الان مهم ترین چیز ذهنیت کارآفرینانه بر مبنای رشدمان بوده است. این ذهنیت بیشتر از هر چیزی به شرکت ما اعتبار بخشیده است؛ آن را از یک ایده مبهم به یک کسب و کار با چشم اندازی روشن تبدیل کرده است.
ذهنیت کارآفرینی بر مبنای رشد چیست؟
برای شروع بگذارید داستانی عجیب و غریب برایتان تعریف کنم. در نوجوانی عاشق اسکی بودم و یک جام اسکی پرش در بریتانیا برگزار شده بود. از آنجایی که همیشه به دنبال راهی برای بهتر شدن بودم، یک وسیله ساختم و بر روی اسکی خودم نصب کردم. این وسیله مایع خاصی زیر اسکی میریخت که اصطکاک حرکت را کاهش میداد. متاسفانه نتوانستم این ایده را ثبت کنم. در واقع نیازی نبود. به خاطر اینکه این اختراع بدون هیچ ردپایی فراموش شد. زمانی که در مورد ایده ام با دیگران صحبت میکردم، بی برو برگرد همه به من گفتند که استفاده از چنین وسیلهای تو را یک احمق، متقلب و یا هر دو میکند.
جدا از مسئله ثبت اختراع، از این مثال استفاده کردم تا نشان دهم تفکر کارآفرینانه امری ذاتی نیست. در عوض یک نوع نگرش است که هر فردی میتواند به آن دست یابد و یا آن را از فرد دیگری یاد بگیرد. گفتن این جمله که کارآفرینی مفهومی گسترده است، ارزش خاصی ندارد. در کارآفرینی خیلی چیزهای رمز و راز آلود وجود دارد، اما برای آشنایی با آن لزومی ندارد که خودتان یک شرکت بزنید و یک کار بزرگ بکنید. کارآفرینی میتواند در درون تیمتان، نقشی که در تیم دارید و یا در کسب و کاری که برای شما نیست، صورت بگیرد. به طور خلاصه هر کسی میتواند ذهنیت کارآفرینانه را یاد بگیرد. هرکسی میتواند کارآفرین شود؛ نقش و درجهتان اهمیتی ندارد.
تفکر رشد تدریجی در مقابل تفکر رشد سریع
زمانی که کسب و کارتان در حال بزرگ شدن است، چه مال خودتان باشد و چه شما عضوی از آن باشید، طرز تفکرتان را بر مبنای رشد تدریجی قرار ندهید. به عنوان یک کارآفرین باید طرز تفکری بر مبنای رشد سریع داشته باشید.
تفاوت این دو چیست؟ خوب، ذهنیت تدریجی رویکردی دارد که استراتژی آن جذب مشتری به صورت محدود و به تعداد کم در هر روز است. شاید این افزایش از طریق آگاه کردن مردم با پول خرج کردن بر روی تبلیغات، و تکرار چندین باره همین چرخه صورت بگیرد.
خیلی از استارتاپها این کار را میکنند، اما لزوماً به معنای موفقیت نیست. اگر محصولتان در بین مشتریان محبوبیت خاصی نداشته باشد، اتکا تنها بر افزایش مشتریان برای جذب سرمایه خیلی پایدار نیست.
در عوض ذهنیت رشد شما را ترغیب میکند که محصولات آن را با سرعت زیادی یکپارچه و اصلاح کنید. این امر به خصوص زمانی که تحت فشار تامین کننده های مالی یا مدیریت مجموعه هستید میتواند سخت باشد.
پس از مدتی نتیجه مشخص خواهد شد. در روزهای اولیه شرکتم، وقتی یک تیم ۲۰ نفره بودیم، به طور منظم در مورد اینکه به جای زمان گذاشتن بر روی محصول و تغییرات ریز در آن مقداری سرمایه مان را بر روی تبلیغات صرف کنیم بحث میکردیم. خیلی از اوقات بر روی گراف های رشد پرش های ناگهانی دیده میشد. در آن لحظات به نظر میرسید ذهنیتمان در حال عوض شدن به سمت رشد است و اغلب از خودمان میپرسیدیم ” در آن نقطه چه اتفاقی افتاد؟ چه چیزی تغییر کرد؟ آیا فرد خاصی را استخدام کردیم؟ ” اما حقیقت این بود که: آن رشد تنها بازتابی از یک تصاعد هندسی بود.
توجه میکنیم که تغییرات اساسی باعث رشد در ادامه مسیر خواهد شد. خط آبی که در نمودار زیر مشاهده میکنید دقیقا این نکته را بازگو میکند؛ نتیجه تلاش زیاد رسیدن به رشد نمایی است. باید این نکته را اضافه کنیم که تلاش برای رشد نمایی در ابتدای کار خیلی خودش را نشان نمیدهد.
تصویر ذهنی که میتوانم برایتان توصیف کنم مانند خط راه آهن کوههای سوئیس است که در آن هرچه میروید و دنده عوض میکنید، اگرچه یک کار یکسان را هر روز انجام میدهید، اما در هر لحظه ارتفاعتان بیشتر میشود و به نتیجه دلخواهتان میرسید. همین دلیل بنیاد رشد نمایی هم همین است که علیرغم وظایف مختلف اعضای آن همه به سمت یک هدف حرکت میکنند، نه یک قهرمان که با تلاش هایش همه چیز را جلو ببرد. با موثر و کارآمد کار کردن مانند یک تیم به نتیجه خواهید، نه اینکه یک نفر همهی وظایف را انجام دهد.( از سرمایه گذاری گرفته تا مدیریت) اگرچه رشد نمایی به تلاشی ده برابر نیاز دارد، اما همه این فشارها را نباید شما تحمل کنید.
ذهنیت رشد میتواند بر روی هر کسب و کاری و در هر مرحلهای از آن برقرار شود: شما نیاز دارید که برای شروع کار دو نفر باشید. بسیار مهم است که فراموش نکنید نیازی به یک دوران طلایی در ابتدای کارتان که بهترین زمان برای رشد نمایی است، نمیباشد. فرصتها در سالهای اولیه به این دلیل بیشتر هستند که محدودیت های پیش رو جدیتر، سختتر و زیادتر میباشند. در آن زمان تیم ما خیلی کوچک بود و با سه یا چهار نرم افزار مهندسی پیش میرفتیم. اما با اندازهی الان شرکت ما، پیش رفتن برای رشد نمایی از هر زمان دیگری برای ما آسانتر شده است. تفکر رشد سریع چیزیست که هم در گذشته، هم الان و هم در آینده باعث پیشرفت ما بوده است.
سه راه برای اینکه از امروز طرز تفکر کارآفرینانه برای رشد سریع را آغاز کنید.
- مهمترین امر ایده است. اگر خودتان ایدهای را که پتانسیل رشد سریع داشته باشد در ذهنتان ندارید، به شما تضمین میکنم که همکارانتان این ایده را دارند. منبع این ایده های جالب و بزرگ مهم نیست. اگر همکارتان آن را نداشتند، در اینترنت وجود دارد. در بیرون از ذهن شما ایده زیاد وجود دارد که برای رشد سریع مناسب هستند. نبود ایده اولیه محدودیتی برای رسیدن به ذهنیت رشد نیست. کاری که شما با این ایدهها میکنید مهم است.
- چه چیزی ذهنیت رشد کارآفرینی شما را متوقف میسازد؟ اینکه در دام ارزیابی کامل خطرها بیفتید. اگر ایدهای بسیار خوب داشته باشید، ممکن است این ایده برای خیلی از افراد احمقانه باشد و یا حرف هایشان شما را کاملاً عصبانی کند. ایده هایی که برای همه افراد قابل پیش بینی است و هیچ بحثی در آن وجود ندارد، قطعاً چیز ارزشمندی نخواهند بود. ایدههای با پتانسیل رشد بالا نیاز به این دارند که خیلیها را متقاعد کنید، که یک مسئله است، اما این مسئله حل شدنی است.
- آیا برای رشد نیاز به هوش خاصی دارید و یا سرسختی بسیار زیاد نیاز است؟ خیلیها فکر میکنند چون کسب و کار من تا حدودی به موفقیت رسیده است، به عنوان یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل آن تاثیر خیلی زیادی در این موفقیت داشتم. کلا مردم میخواهند همه موفقیتها را، به هوش، یک توانایی خاص و یا چنین چیزهایی ربط دهند.
عامل اصلی موفقیت سرسختی در کار است. در ۲۴ ماه اول کسب و کارم، اتفاقات زیر سرسختی مرا در کسب و کار سنجید: مشکلات تاسیس شرکت، سرمایه گذاران بالقوه که به ما میگفتند شما فقط برای لذت بردن این کسب و کار را راه انداختهاید ( ۳۹ تا از کل ۴۱ مورد به ما گفتند ” بروید بیرون، با این ایده احمقانه تان!! ” )، کلی بدهکاری شخصی به دیگران، مشکلات مربوط به فضای رقابتی، و حتی یک بار ده شب خوابیدن در ماشینم.. هیچکدام از اینها آسان نبود.
من و شریکم مجبوریم این ذهنیت را داشته باشیم، زیرا موتورهای جستجوی متاسرچ، اصطلاحی است که حتی توضیح دادن آن هم سخت است. همین سرسختی بوده است که ما را به جلو شیشه برده است. سرسختی به شما اجازه میدهد که چیزی بزرگ خلق کنید و کلید رشد آن چیز ذهنیت کارآفرینانه برای رشد سریع است.
نویسنده : گرت ویلیامز
موسس و مدیرعامل شرکت اسکای اسکنر
مترجم : سید جواد کاشی زاده
منبع : https://www.entrepreneur.com/article/301099
کاری از گروه تولید محتوای مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف، شهریور 97