هیچ شخص فوقالعادهای از آن مسیر کار و زندگیش را شروع نکرد.
برای رسیدن به زندگی که خودتان میخواهید، لازم است چیزی که به راستی شما را راضی میکند، دارای اولویت بیشتری نسبت به همه موضوعات دیگر داشته باشد. اگر یک زندگی موفق میخواهید، زندگی پر از شادی معنوی که با همسرتان به اشتراگ گذاشته شده است، لازم است که آن را تجسم کنید. آن زندگی که در رویا میبینید، از آن پس شامل این قطعات پازلتان خواهد بود. ولی سردرگم نشوید، این تکهها زندگی شما نیستند بلکه قسمتی از آن هستند. شما بیشتر از این قطعات هستید. زندگیتان، فقط شغل، ازدواج، بچههایتان یا مردم نیست. خودتان را محدود نکنید. آن شخصی که میخواهید باشید و همچنین جوری که زندگیتان را میخواهید، تجسم و برنامهریزی کنید.
- زندگی که میخواهید را اولویتبندی کنید.
نقشتان به عنوان یک همسر، یا حتی به عنوان یک پدر یا مادر در ابتدا در اولویت نیست. حتی اولویت اول خانواده خودتان هم نیست. اولویت اول قرار دادن خودتان و درک آنچه نیاز دارید، میباشد. با تمام وجود، از دیگران و موقعیتها به عنوان یک متمم برای زندگی اولویتبندی شده خودتان، و نه یک چیز ثابت که شما را کامل کند، لذت ببرد.
- آنچه را که باید از آن اجتناب کنید تشخیص دهید.
موقعیتهایی را که خوب نیستند ولی بارها و بارها رخ میدهند شناسایی کرده و از آنها اجتناب کنید. آیا سلامتی شما نگرانتان میکند؟ آن را رفع کنید، آنچه را که با انجام آن احساس بهتری خواهید داشت انجام دهید و یا اقدامی برای التیام خود بکنید. به طور مداوم در ترافیک گیر افتاده و خانه را عصبانی و ناامید کردهاید؟ آن را تغییر دهید. به محل کارتان نزدیکتر شوید. اگر ساکت، عصبانی و یا نگران باشید، نمیتوانید یک همسر، پدر، مادر و یا یک همکار خوب باشید.
و مثل همه کارهایی که میکنم، به این کار متعهد هستم. شما باید تصمیمی بگیرید که غرق در داشتن زندگی که میخواهید، شده باشید. باید مالک زندگی خودتان باشید. من برای تامین زندگی که میخواهم، کار میکنم. زندگیم را شکل میدهم، بنابراین میتوانم با همسر و کودکانم باشم. قطعات را در یک ردیف قرار میدهم تا بتوانم زندگی را داشته باشم که میخواهم و استحقاق آن را دارم. مطمئن میشوم که چیزهایی با نظم در اطرافم دارم، پس آنها مرا محکم میکنند و به من یادآوری میکنند که زندگیم را در نظم و تحت کنترل داشته باشم. این زندگی است که میخواهم.
هیچ شخص فوقالعادهای از آن مسیر کار و زندگیش را شروع نکرد. آنها دچار وسواس شدند و حاضر نشدند که به سمتی بروند که میخواستند زندگیشان آنگونه باشد. از آموزشهای مراقب بودن، مطابقت دادن و یافتن تعادل نسبت به وسواس بودن چشمپوشی کردند. به اطراف نگاه کنید و مردان و زنانی خواهید دید که از افسردگی به ستوه آمدهاند، بدون داشتن احساسی نسبت به هدف، به سختی میتوانند با پول کافی نیازهای اولیهشان را پوشش دهند، انگار در کلاس نشسته و منتظر معلمشان بودند تا به ایشان اجازه بیرون رفتن از کلاس را بدهد. تودههایی از مردم بیتفاوت، بی حوصله، دچار حس پوچی هستند؛ به راحتی به وسیله خبرهای بد، شایعات و درام پریشان حال میشوند.
هر یکشنبه شب، با همسرم مینشینم تا روی اهدافمان کار کنیم و آنچه میخواهیم زندگیمان باشد را بررسی کنیم. سپس فعالیتهایمان را برای هفته برنامهریزی میکنیم ( و من، البته، یک تقویم روزانه را انجام میدهم) تا اطمینان حاصل کنیم که داریم به سوی آن زندگی کار میکنیم.
این زمان را برای بازنشانی زندگیتان با اهداف بزرگی صرف کنید که به وسیله پتانسیل پنهانی که خودتان را انکار کردهاید، استوار شدهاند. افراد بزرگ، کارهای بزرگ میکنند؛ نه به دلیل اینکه آنها بزرگ هستند بلکه به دلیل اینکه نمیپذیرند که در حد متوسط باشند. صرف نظر از داستانتان، پتانسیل بیشتری در شما وجود دارد. بزرگترین غم و اندوه زندگیتان، از دست دادن اعضای خانواده، دوستان یا عزیزانتان نیست، بلکه از دست دادن هدف خودتان است.
آنچه را که غرق در آن میشوید پیدا کنید و سپس آن را هدف زندگیتان کنید، نه فقط یک تصمیم ساده. هر شخص فوقالعادهای که میشناسید، یک فرد عادی بوده است که غرق در یک هدف دیوانهوار، بزرگتر و دست نیافتنی شده است و حاضر به رها کردن آن نشده است. شما میتوانید آن باشید. ادیسون[1]، فورد[2]، جابز[3] و دیزنی[4] صرفاٌ حاضر به پیروی نشدند. آنها غرق در ممکن ساختنن غیر ممکنها شدند. افراد بزرگ به طور اتفاقی به بزرگی نرسیدند، آنها به راحتی حاضر نشدند که فقط هر روز به سر کار خود بروند. اکثر افراد فکر میکنند که این توصیه مضحک است، زیرا به ما یاد داده میشود که مراقب باشیم، خطر نکنیم (یعنی پیروی کنیم و قانونشکنی نکنیم) و تعادل را پیدا کنیم تا اینکه غرق در موضوعی بشویم. چرا هدفی را تعیین کنید که به نظر غیرقابل دستیابی است؟ زیرا عدم موفقیت در رسیدن به یک رویای دیوانهکننده، 10 برابر بهتر از زندگی در یک وضعیت ساده است.
اینها توصیهها یا اهداف کوتاه مدت نیستند. زندگی را بسازید که کسی نتواند آن را خراب کند. پتانسیل در همه ما وجود دارد. تصمیم بگیرید و متعهد به انجام آن شوید. به دنبال یک زندگی عالی باشید.
نویسنده: گرنت کاردون
مترجم: مهدی صادقی
ویراستار: سید جواد کاشیزاده
منبع: https://www.entrepreneur.com/article/315536
کاری از گروه تولید محتوای مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف، مرداد 97