شروع یک کسبوکار سخت است. شروع یک کسبوکاری که تلاش میکند یک مشکل بزرگ اجتماعی را حل کند سختتر هم هست.
اما سختی این مشکلات بسیاری از کارآفرینان بلند پرواز و ایده آل گرا را از تلاش کردن متوقف نکرده است. در واقع، در چند سال اخیر، کارآفرینی اجتماعی به طور فزایندهای به انگیزهای برای نوشتن برنامه کسبوکارهای نوپا و موضوعی قابل در نظر گرفتن در جلسههای شرکتها تبدیل شده است. آنها چه بخواهند با گرسنگی جهانی مبارزه کنند، چه سطح آموزش را بالا ببرند و یا به افراد کمک کنند وسایلی را که استفاده نمیکنند اجاره دهند، همه این شرکتها در هر اندازه که باشند، به دنبال راهی میگردند که تاثیر مثبتی بر جهان بگذارند.
از زمانی که حرکتهای نوآورانه اجتماعی رشد کرده است، تاثیر متقابل و در بعضی موارد تنش زا بین مدل کسبوکار و مأموریت به وجود آمده است. کارآفرینانی که تلاش میکنند سود ببرند و همزمان از یک ماموریت اجتماعی نیز بهره ببرند معمولاً گرفتار سوال مرغ و تخم مرغ میشوند، که باید تصمیم بگیرند کدام اول بوده است: علت اجتماعی کارشان و یا مسائل مالی آن.
بنیانگذارگلدی بلاکس،دبی استرلینگ نشان بزرگی در دفتر مرکزی شرکت دارد که میگوید: “مأموریت بزرگتر از خود شرکت است.”
بعضی از کارآفرینان اجتماعی، مانند بنیانگذار گلدی بلاکس و مدیرعامل آن، دبی استرلینگ تمام کسبوکارشان را به معنای واقعی کلمه در راستای ماموریت شما قرار دادند. استرلینگ میگوید که بر روی دیوار شرکت نشان بزرگی وجود دارد که میگوید : ” مأموریت بزرگتر از شرکت است” که بر تمرکز شرکت بر ماموریت یادآوری میکند. ” هر چند ماه، ما با بررسی اطمینان حاصل میکنیم همه افراد شرکت هنوز احساس میکنند که در راستای ماموریت کار میکنند و غرق در مسائلی مانند سودآوری، چیزهای ارزانتر و یا کاهش کیفیت نیستند” استرلینگ در فیست،کنفرانس دو روزهای در شهر نیویورک در مورد کارآفرینی اجتماعی این موضوع اعلام کرد.
این شرکت که با هدف تولید اسباب بازی برای تشویق دختران به پیگیری لذت بردن از مهندسی به وجود آمده است، به سرعت رشد کرده است. این رشد آن قدر سریع بوده است که در کمتر از یک سال شرکت استرلینگ از یک کمپین که خود را در کیک استارتر معرفی کرده بود به ” تویزآریواس” تبدیل شد. از زمان احداث در سپتامبر ۲۰۱۲، گلدی بلاکس تعداد کارمندان خود را از یک نفر به سیزده نفر رساند.
در این میان استرلینگ همچنان بر ماموریت خود تاکید میکند.” در هر گام از مسیر ما بسیار مشتاق هستیم و به خود یادآوری میکنیم که چرا این گام را برداشتیم. در واقع این تلاشها برای این است که به دختران القا کنیم و به آنها گزینههای بیشتر بدهیم و جرقهای از علاقه در آنها ایجاد کنیم که نهایتاً به آنها کمک کنند بعد از بزرگ شدن جهانمان را بسازند.”
اسباب بازیهای گلدی بلاکس به این منظور تهیه شده اند که دختران را در مورد اصول مهندسی مشتاق کنند. با این حال برای بعضی از کارآفرینان بنا نهادن کسبوکار بر اساس یک ماموریت اجتماعی یک استراتژی بازدارنده در مقابل موفقیت است.” این هدف به عنوان اولویت اول مناسب نیست و باعث عدم موفقیت شما میشود” رابین چیس بنیانگذار و مدیر عامل سابق شرکت اجاره خودرو زیپکار و بنیانگذار شرکت اجاره خودروی به صورت رو در رو به نام بازکار،بر این نکته تاکید میکند. او میگوید” این هدف باعث میشود شما بر روی کارهای غلط تمرکز کنید، زیرا میخواهید چیزهایی را که مردم میخواهند به آنها تحویل بدهید.”
زمانی که چیس اقدام به تاسیس شرکت زیپکار کرد، که سرویس معروفی را ارائه میداد که به مشتریان اجازه میداد صورت ساعتی یا روزانه خودروها را اجاره کنند، میگوید که به شدت برای این موضوع که شرکت را بر اساس سود احداث نکرده است ،مورد انتقاد قرار گرفت. او میدانست که به سرمایه هنگفتی برای گسترش دادن شرکت نیاز دارد و یک مدل کسبوکار سودمحور به او اجازه داد تا سرمایهگذاران را جذب خود کند و سرمایه خود را افزایش دهد.
چیس زیپکار را در ابتدا یک کسبوکار و سپس یک بنگاه اجتماعی میدید. زمانی که زیپکار به مشتریان راه حل جایگزین اجاره کردن یک خودرو را میدهد این یک کار ذاتاً سازگار با محیط زیست است و در نتیجه جزو تلاش های کارآفرینانه اجتماعی طبقهبندی میشود، اما دلیل اصلی خرید مردم از این شرکت بخش اجتماعی آن نیست.
” مشتریان و شرکت کنندگان، شرکت ما را میخرند به خاطر اینکه خدمتی که با علاقه شخصیشان منطبق است به آنان ارائه شده است.” در مورد زیپکار، مشتریان خودروها را اجاره میکنند به دلیل اینکه این کار ارزانتر و راحتتر از بردن یک خودرو در همه جا است.
برای اعمال یک تغییر اجتماعی مثبت، چیس میگوید که کارآفرینان اجتماعی نیاز دارند ابتدا به این سوال پاسخ دهند که آیا تقاضایی برای چیزی که میفروشند وجود دارد.
” در جامعه سرمایهگذاران خطرپذیر میگویند:’ آیا سگ غذای سگ را میخورد؟’ به این معنی که اگر شما یک استارتاپ دارید و محصولات غذایی سگها را تولید میکنید، سوال این است که آیا سگها اصلاً غذای سگ میخورند؟ اگر شما در هر کاری به بعد اجتماعی آن نگاه کنید، و اگر فقط برای دلایل اجتماعی کار کنید، سوال تان اینگونه میشود:’ آیا سگهای غذای تولیدی ما را دوست دارند؟’ “
رابین چیس بنیانگذار شرکتهای زیپکار و بازکار، میگوید موفقیت در کسبوکار بایستی در ابتدا برای هر کارآفرینی اتفاق بیفتد تا هر تغییر اجتماعی قابل ذکری پس از آن به وقوع بپیوندد.
گسترش کارآفرینی اجتماعی
در سال ۲۰۰۸، وقتی اقتصاد آمریکا در حال خم شدن زیر رکود بزرگ بود، کارآفرینی اجتماعی بسیار سختتر از امروز به حقوق میپیوست.
” ما به این دلیل که کارآفرینی اجتماعی هنوز هیچ مفهومی نداشت، کار خود را آغاز کردیم” جری چو، بنیانگذار فیست که کنفرانسیست سالانه در آن کارآفرینان و رهبران کسبوکاری که درصدد تغییرات اجتماعی هستند دور هم جمع میشوند.
چو اولین کنفرانس را در سال ۲۰۰۸ با دیگر بنیانگذاران شرکت خود توسط کارت اعتباریشان در بانک برپا کردند و لیست دعوت شدگان را نیز از درون کتاب آدرس خودشان انتخاب کردند. به گفته او” جایی برای پیدا کردن این افراد نبود.”
در این کنفرانس دو روزه، شرکت کنندگان به گروههای کوچکتر تقسیم میشوند تا با همکاری و همراهی یکدیگر برنامههای قابل اجرا برای مشکلات اجتماعی موجود بچینند. امسال، موضوعات مطرح شده در کنفرانس شیوع بیماری چاقی در ایالات متحده، مشکلات مربوط به سربازان این کشور و افزایش محبوبیت تحصیل بر پایه تکنولوژی بود. در سال گذشته بعضی از راه حلها پای خود را فراتر از دیوارهای کنفرانس گذاشتند. به عنوان مثال، به گفته چو کمپین “مانند یک نیویورکی با فقر بجنگ” توسط یک گروه مبارزه با فقر به نام بنیاد رابین هود، یکی از خروجیهای کنفرانس پارسال بود.
برای چو و دیگر سازمان دهندگان کنفرانس فیست، نوآوری اجتماعی یک اصطلاح گسترده است، که شامل تمام کسبوکارهای جدیدی میشود که هر کدام از یک طریق به دنبال بهتر کردن جهان هستند. به عنوان مثال، چو کسبوکارهای مانند خدمات رزرو برای اقامت توسط ایر بی ان بی و یا خدمات تاکسی تلفنی آنلاین اوبر را کسبوکارهای اجتماعی در نظر میگیرد. کمپینهای اجارهای که در اقتصادهای مشارکتی جا داده شدهاند افراد را قادر میسازند که برای همدیگر ثروت ایجاد کنند، مسایل را حل کنند و همزمان از ظرفیت اضافه در بازار استفاده کنند و از این طریق مانع تقاضا برای تولید کالاهای جدید شوند.
اگرچه اقتصاد مشارکتی و پلتفرمهای فرد به فرد هنوز در خارج از ایالات متحده به نوعی بومی نشده اند، اما به نظر میرسد مفهوم نوآوری اجتماعی در مجامع بین المللی رو به رشد است. با شروع در سال ۲۰۱۲ جلسات مستقل سازماندهی شدهای در نقاط مختلف جهان برگزار شده است. گفتگوها در مورد نوآوری اجتماعی در سال ۲۰۱۳ به خارج از مرزهای آمریکا کشیده شد و به گفته چو ” تقریباً من را به یاد نیویورک سال ۲۰۰۸ میاندازند”.
نه تنها پذیرش و نوآوری اجتماعی در حال گسترش جغرافیایی هست، بلکه به تدریج در حال ورود به دنیای سرمایه گذاریهای بزرگ هم میباشد. چو میگوید ” کمپانیهای بزرگ رفته رفته در حال فکر کردن به ارزشهای اجتماعی و زیست محیطی علاوه بر سود مالی خود هستند.”
نویسنده : کاترین کلیفرد
مترجم: سید جواد کاشی زاده
منبع: https://www.entrepreneur.com/article/229648
کاری از گروه تولید محتوای مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف، فروردین ۹۷